من پُرم از تو، از تويی كه نبايد بهت فكر كنم، از تويی كه نبايد در موردت حرف بزنم، از تويی كه يک سكوت بیرحمی و مثل غريبه ها از كنارم رد میشی. من پُرَم از تو، از تويی كه نيستی...
بعضی وقتها يکجوری دلتنگ میشی كه از خودت بدت مياد. به اين فكر میكنی كه تا كجا میشه اولويت يه نفر نبود...
.پویا جمشیدی
کاش میشد حتی برای لحظه ای تورا داشت ....
...